رفتم دکتر... خب حالم بد بود... اونقدری که آبجیه آمد و بردم...
حالم از توی چشای گود رفتم داد میزد چه خبره...
قرص زد افسردگی بهم داد!!
بماند قرصه که تکرار ی دوره افسدگیه...
رفتم خونه و عوارضش رو نگاه کردم نوشته بود:
خواب آلودگی... سردرد و سرگیجه... حالت تهوع... در هفته اول ایجاد استرس شدید و تشنج میکند... در بعضی مواقع فرد به خودکشی ترغیب میشود...
یعنی عاشق این صراحت کلامشونم!!
هیچی دیگه رسما گفته بود اگر اینو خوردی و خودتو نکشتی بعدش حتما حالت خوب میشه!!
الان این یعنی قرصه که من باید بخورم؟ اصلا چرررررررااا؟ از دست همین رئیسه... این ده روز که بگذره همه چی گذشته...
ی سال بد و پر استرس و ناراحتی... ی سال بی پولی و بی فکری... ی سال بدون پیشرفت و درجا زدن... ی سال پر از خستگی و مریضی...
ایشالا سال دیگه ی شروع عالی باشه...
با ی انرژی جدید...
فعلا که بلطی برگشتمم گرفتم...
امیدوارم عالی تر از ارمنستان بگذره...
فقط به همین امید زنده ام که ی هفته خیلی خیلی خوب داشته باشم... شاید بتونم ی شروع دیگه با حال بهتری رو تجربه کنم...
بالاخره اینکه من رفتم که قرص بخورم...
بفرما قهوه تلخ!...برچسب : نویسنده : 4abieasemaniic بازدید : 31