بله و بلا!
نمیتونم جلوی خنده ام رو بگیرم... آخ آخ از بس توی دلم خندیدم دلدرد شدم...
خیلی با حال بود...
همچین دلم به غش و ضعف افتاد از این اتفاق که با همه بی حسی که توی وجودم موج میزنه همینجوری دارم ولو میشم از خنده...
بیچاره این مرده از خجالت... هی دقیقه یک بار میگه وای خدا مرگم بده چقدر زشت شد... منم هی به روی خودم نمیارم و دلداریش میدم هی توی دلم میخندم...
خیلی خوووووووب بود...
خیلی...
وااااااااااای چقدر بامزه...
همینجوری هی یادش میفتم بازم خندم میگیره...
بله و بلا......
بفرما قهوه تلخ!...
برچسب : نویسنده : 4abieasemaniic بازدید : 35