دیروز برگشتنی؛ دم غروب؛ توی ماشین اکبری ی آهنگ آمد از معین... هرچند با معین حال نمیکنم اما این شعرش توی اون حال دلمو برد...
میخوای آغوشتو از من بگیری
مث دیوونه ها تشبیش دارم
آخه میدونم اینو بی تو هر شب
چه روزای بدی در پیش دارم
میخوای یادم بره روزای خوبو
که توی خاطراتم جون گرفته
نگاه کن قلب خستم سختی ها رو
به عشق موندنت آسون گرفته
نزار دستام گم شه نزار دیوونه تر شم
دل من جا بمونه خودم غرق سفر شم
از این روزای سخت و پر از دلشوره سیرم
یه کاری کن عزیزم دارم از دست میرم
کمک کن از شب تردید رد شم
دوباره عاشقم شو باورم کن
نزار از آسمون تو بیافتم
بمونو عشقتو بالو پرم کن
میخوای آغوشتو از من بگیری
مث دیوونه ها تشبیش دارم
آخه میدونم اینو بی تو هر شب
چه روزای بدی در پیش دارم
نزار دستام گم شه نزار دیوونه تر شم
دل من جا بمونه خودم غرق سفر شم
از این روزای سخت و پر از دلشوره سیرم
یه کاری کن عزیزم دارم از دست میرم
بفرما قهوه تلخ!...
برچسب : نویسنده : 4abieasemaniic بازدید : 29